ایست قطار در ایستگاه قدردانی
این تاریخ، نقطه عطفی در تحوّلات کارگری ایران است: ۱۸ مهرماه ۱۴۰۰. روزی که نماد پیوند دوباره دولت و ملّت شد و کارگران یکصدا فریاد زدند: «دیگر به گذشته بازنمیگردیم».
این «گذشته»، برای کارگران هفتتپه تلخ و غمبار بود؛ سفرهها خالی، تولید متوقف و سرمایهها بر باد. نیمی از مزارع نیشکر خشکیده بود و رنگ به رخسار آن نیم دیگر هم نمانده بود. کارگران، سفرههای خالیشان را در خیابانها گسترانده بودند و فریاد اعتراضشان از حقوقهای عقبافتاده و مدیریت ناکارآمد در همه جا پیچیده بود. سکوی اعتراض، با دو متر ارتفاع و چندین متر پهنا در گوشهای از هفتتپه، در سالهای منتهی به این تاریخ، مامنی برای بیان خواستهها و اعتراض شده بود.
در چنین شرایطی، خبرها حکایت از آن داشت که قدیمیترین نیشکری ایران نفسهایش به انتها رسیده و بهزودی سرمایههایش، به حراج میرود. اما در ۱۸ مهرماه ۱۴۰۰، پس از ماهها اعتصابهای سریالی به دلیل سوءمدیریت مدیران وقت، لبخند امید بر چهره تکیده کارگران نقش بست و «سکوی اعتراض» جای خود را به «سنگر تولید» داد.
ایست قطار در ایستگاه قدردانی
پنجشنبه(هفتم اردیبهشت ماه) در دور دوم سفرهای ریاستجمهوری به خوزستان، آیتالله رئیسی در مسیر بازگشت از افتتاح خط ریلی اندیمشک به اهواز، با دیدن حضور کارگران هفتتپه در ایستگاه، دستور توقف داد و در میان شادمانی مردم، از قطار پیاده شد.
«یزله» کارگران هفتتپه در استقبال از سیّد ابراهیم رئیسی، ۱۸ ماه پس از واگذاری این واحد نیشکری به توسعه نیشکر، نشان داد که کارگران قدردان دولتی هستند که به وعدههایش عمل میکند؛ دولتی که با تصمیم کارشناسی، هفتتپه را به اهلش واگذار کرد و با پشتیبانی تمامعیار، لبخند رضایت را بر لبان کارگران نشاند.
این پایکوبی و شادمانی کارگران نشان داد مردم تشنه عمل هستند و در قبال عملگرایی دولتمردان، سنگ تمام میگذارند و قدردانشان خواهند بود.
هفتتپه، در تاریخ ایران باید به یک نماد ملّی تبدیل شود؛ نماد پیوند دوباره دولت و ملّت، نماد خودباوری به بازسازی، نماد همّت مدیران و سختکوشی کارگران.